کاری کن...که خیالت رفتنی نیست ، از هوایم .
می چکی از چشمانم ، می شکافی راهت به پیراهن حریرم ، ادامه می دهی راهت
بر زمین جا خوش می کنی اما.. شوری رد پایت بر لبمانم می ماند.