سوفی

یک قدم دیگر مانده تا مرگ

سوفی

یک قدم دیگر مانده تا مرگ

24


 از آن سوی پنجره ، صدای شادی و هلهله می آید، صدای شیطتنت های کودکان ، صدای 

خنده های جوانان،گویند شب یلداست... شبی تاریک و طولانی، اما من... در سکوتی محض 

پشت پنجره نشسته ام ، در بین آغوش سرد دیوار های خانه به بیرون می نگرم.




نظرات 1 + ارسال نظر
باران شنبه 4 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:55 ق.ظ http://the-rain.blogsky.com

سلام...
کجایی؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد